خلاصه داستان :
هان یی جو توسط هان جین وونگ و لی جونگ هه به سرپرستی گرفته شده ولی خانواده اش دوستش ندارند. او همیشه از آن خانواده جدا بود. بعد ها هان یی جو با جونگ سه هیوک ازدواج میکند و متوجه می شود که شوهرش هم دوستش ندارد و به خواهرش علاقه دارد. در همان روز هان یی جو تصادف می کند و می میرد. وقتی از خواب بیدار می شود، خودش را در زمان نامزدی می بیند. او برای تغییر سرنوشت و انتقام گرفتن از خانواده اش، نامزدی خود را با جونگ سه هیوک بهم میزند و ...