خلاصه داستان :
تسوموگی وقتی یک دانش آموزدبیرستانی بوده با شنیدن صدای ساکورا سو در صف صبحگاهی به او علاقمند می شود. سال بعد آنها شروع به قرار گذاشتن میکنند تا اینکه یک روز ناگهان ساکورا سو غیبش می زند. هشت سال بعد از آن وقتی که تسوموگی زندگی جدیدی را شروع کرده، ساکورا سو را ملاقات می کند و متوجه می شود شنواییش را از دست داده…