خلاصه داستان :
اگرچه بیش از سی سال گذشته است، اما رنجش در قلب اوناپا هرگز کاهش نیافته است. اکنون به دختر و نوه هایش منتقل شده است. اوناپا همراه با دخترش اونسالائو و نوههایش ووراکورن و ووراووت، برمیگردد تا انتقام خود را بگیرد و چیزهایی را که باید مال او میبود، پس بگیرد.