خلاصه داستان :
زمانی که پایان فارغ التحصیلی نزدیکه چنگ شین تصمیم گرفته که از دوست خودش خاستگاری کنه اما در کمال تعجب ژنگ کیان اونو رد میکنه چون اون تو حرفه خودش هیچ موفقیتی به دست نیاورده و فکر میکنه زمان مناسبی برای ازدواج نیست از طرفی چنگ شین به اون پیشنهاد کار میده اما غرور ژنگ کیان اجازه قبول اونو نمیده و چنگ شین چاره ای نداره جز اینکه درد و رنج ژنگ کیانو ببینه اما تصمیم گرفته که از دور بهش کمک کنه