خلاصه داستان :
مهم نیست چه اتفاق بدی بیفته، شیائو شیائو وقتی یاد غذاهای خوشمزه میفتاد آرامشو پیدا میکرد. فقط این عشق به غذا یه مشکل داره، اونم اینه که تو دنیایی که استاندارد زیبایی لاغریه اشتها به غذا یه جور نفرین به حساب میاد. برای همین اون آرزو میکرد در زمان سلسله ی تانگ زندگی میکرد. جایی که زنان چاق و چله مظهر زیبایی شناخته میشدن. یه روز آرزوش برآورده میشه و در بدن یه دختر به شدت لاغر به اسم یوان وان آر در سلسله ی تانگ بیدار میشه. اون با خوشحالی تو فکر شروع زندگی جدیدشه غافل از اینکه اوضاع پیچیده تر از این حرفاست...